زبان حال حضرت اباعبدالله ع در عطش علی اصغر ع *********
زبان حال حضرت اباعبدالله ع در عطش علی اصغر ع *********
گویم اینک از حسین آن خسرو والاتبار
در زمین کربلا گردید بر غم چون دچار
بر سر دستش گرفت چون بلبلی در مرغزار
گفت با لشکر که باشد اصغرم بی غمگسار
من ندارم یاوری دیگر بجز این دلفگار
جرعۀ آبی دهیدش ای گروه بی حیا
روی دستم کرده غش این بلبل باغ هدی
منتی بر من گذارید یا که شرمی از خدا
سبط پاک مصطفی یم مرتضی را یادگار
من ندارم یاوری دیگر بجز این دلفگار
شیر در پستان ندارد مادرش از تشنگی
من ز روی آن حزین دارم بسی شرمندگی
گر دهیدش جرعۀ آبی در این درماندگی
چهچه زن گردد چو بلبل در نوا همچون هزار
من ندارم یاوری دیگر بجز این دلفگار
ناگهان تیری سه پر آمد که اصغر کشته شد
در قماط زرنگار خود به خون آغشته شد
شاه دین از این مصیبت دمبدم آشفته شد
در مناجات آمد و گفتا که ای پروردگار
من ندارم یاوری دیگر بجز این دلفگار
با زبانحال گفتا اصغر آندم با پدر
آب نایاب است بابا من شدم خونین جگر
شیر در پستان ندارد مادر بی بال و پر
شه بگفتا جان بابا رفتی اندر لاله زار
من ندارم یاوری دیگر بجز این دلفگار
شاه آمد سوی خرگاه و بگفت ای خواهرم
ای که هستی در جهان جانا به جای مادرم
روی دوشم خواب رفته اصغر سیمین برم
رو به مهد ذر بخوابانش که باشد بیقرار
من ندارم یاوری دیگر بجز این دلفگار
گفت زینب با برادر کِای شه بی اقربا
اصغرم بردی به سوی کوفیان بی حیا
آب آشامید یا لب تشنه ماند این بی نوا
در جوابش گفت از پیکان بسی شد داغدار
من ندارم یاوری دیگر بجز این دلفگار
شه به زینب دادش و برگشت سوی رزمگاه
گفت با لشکر که هستم من غریب و بی پناه
بشنوید ایندم فغان و العطش از خیمه گاه
زین مصیبت گشت "رونیزی" چو کلبی شرمسار
من ندارم یاوری دیگر بجز این دلفگار
...
زین مصیبت گفت "رونیزی" چو کلبی شرمسار
او ندارد یاوری جز اصغر گلگون عذار
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۰/۱۹