زبان حال مولا علی ع به زهرای اطهر س *********
زبان حال مولا علی ع به زهرای اطهر س *********
زبان حال شاه مؤمنین است
به زهرا گفتگویش اینچنین است
تو ای زهرا ز غم در خاک خفتی
وصیتهای خود با من نگفتی
عزیزم گلشن عمرت خزان شد
تو رفتی و علی بی خانمان شد
گل رعنای من گشتی تو خاموش
علی را کرده ای جانا فراموش
تو ای زهرا ز جا برخیز و بنگر
علی بر روی قبرت گشته مضطر
ز جا برخیز ای نور دو عینم
ببین گریان حسن نالان حسینم
ببین کلثوم و زینب بیقرارند
ز هجرت اشک غم چون دُر ببارند
چسان بی تو روم جانا به خانه
شدم چون بلبلی بی آشیانه
تکلم کن به من ای نوگل من
بزن چهچه دمی ای بلبل من
تو بودی مونس و آرام جانم
ز هجرت روز و شب اندر فغانم
چه سازم با یتیمانت به دوران
ندارم طاقت اینگونه هجران
تو رفتی و شدی آسوده از غم
مرا بگذاشتی در بحر ماتم
گل من بلبل من سنبل من
شده تاریک از غم محفل من
نمیدانم چه شد ای حی سبحان
نمودم نوگلم در خاک پنهان
مگر گم کرده ای دارم در اینجا
بنالم تا سحر در شور و غوغا
تو "رونیزی" سگ درگاه زهرا
بزن بر سر دمادم کن تو غوغا
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۰/۱۷