(تراز عمل)غفلت از عالم عقبی *********** تضمین به غزل حافظ
(تراز عمل)غفلت از عالم عقبی *********** تضمین به غزل حافظ
ندانم آه چه سازم که غرق در نعمم
همیشه واله و حیران ز دست اهرمنم
فلک نموده ز غم خاک تیره در دهنم
حجاب چهرۀ جان میشود غبار تنم
خوش آندمی که از این چهره پرده برفکنم
جهان و هرچه در او هست دام شیطانی است
هزار کشتی و نوحش نگر که طوفانی است
ز سر خیال به در کن که همچو زندانی است
چنین قفس نه سرای چو من خوش الحانی است
روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم
در این جهان همه غافل ز عالم عقبی
تمام فکر زر و سیم و جاه در دنیا
نه جای ماندن و نی خفتن است در اینجا
مرا منظر حور است مسکن و مأوا
چرا به کوی خراباتیان بود وطنم
شبانه روز من از بهر التجا رفتم
به سوی میکده هر لحظه بی نوا رفتم
ولی چه سود ز هر سو چنان گدا رفتم
عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتم
دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم
اگر روم ز جهان چون همای عالم قدس
شوم مجرد و گردم هوای عالم قدس
به این عمل خجلم با صفای عالم قدس
چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس
که در سراچۀ ترکیب تخته بند تنم
نوای بلبل شیدا ز فوق می آید
خروش ناقۀ لیلی ز ذوق می آید
ولای دوست بهر دل چو طوق می آید
اگر ز خون دلم بوی شوق می آید
عجب مدار که همدرد نافۀ ختنم
به روزگار منم منفرد ولی همه جمع
ز دیده ئی که ببینم نیم وسائل سمع
اگر شوم به حقیقت غریق لُجّۀ لَمع
طراز پیرهن زر کشم مبین چون شمع
که سوزهاست نهانی درون پیرهنم
هزار بار تو "رونیزیا" چنین گفتار
به روز حشر نباشد جوی به کس غمخوار
ز راه علم و عمل گو به ساحت دلدار
بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار
که با وجود تو کس نشنود ز من که منم
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۰/۱۷