شعر صلوات بر پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و ذریته ************ (میلاد)
شعر صلوات بر پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و ذریته ************ (میلاد)
شد جهان یاران سراسر مست از بوی محمد - ص
آب حیوان شد خجل از لعل نیکوی محمد -ص
ماه و خورشید و کواکب منفعل گردیده یکسر
چون که شد از پرده بیرون ماه ابروی محمد - ص
آدم و نوح و خلیل و موسی و فرزند مریم
جمله باشد چون غلامان بر سر کوی محمد - ص
صد هزاران یوسف صدیق با حسن و جمالش
آرزویش شد به عالم جعد گیسوی محمد - ص
خواست حق تا جلوه گر گردد نماید خویش ظاهر
کرد خلقت از کرم چشمان جادوی محمد - ص
بعد از آن شد عالم لاهوت خلق از نور رویش
زین جهت گردید جبریلش ثنا گوی محمد - ص
هر چه در آفاق و انفس گشته خلقت در مقابل
ارزشش نبود برابر با سر موی محمد - ص
من چه گویم وصف او را چون که قرآن مجیدش
گشته در مدح و ثنا بر خلق نیکوی محمد - ص
هر که را هر حاجتی باشد به عالم خواه و ناخواه
بایدش عازم شود با عجز رو سوی محمد - ص
لیک زینب در زمین کربلا گردید مضطر
یادگار فاطمه آن دخت خوشخوی محمد - ص
گفت با سلطان دین کِای خسرو ملک حجازم
چون کنم با این عزا نالان چو آهوی محمد - ص
هست "رونیزی" سگی بر آستان اهل بیتش
تا ببیند در قیامت روی نیکوی محمد - ص
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
