**میلاد حضرت باقر العلوم ع**
**میلاد حضرت باقر العلوم ع**
بلبل به گلستان ارم چهچه زن آمد
در ماه رجب طوطی شکرشکن آمد
در اول مه مظهر الطاف خداوند
خورشید وَشی همچو که دُرّ ثمن آمد
به به چو مهی پر برکت ماه رجب هست
در گلشن حق نسترن و یاسمن آمد
فرزند علی سبط نبی حجت یزدان
در دامن یکتا زنی بنت حسن آمد
همنام پیمبر بود این گوهر یکتا
چون آهوی مشکین ز خطا و ختن آمد
باشد به لقب باقر، نامش چه، محمد
از بهر هدایت به سوی انجمن آمد
از جانب خلاق جهان قادر مطلق
امروز سلیمان زمان و زمن آمد
این است شکافندۀ احکام الهی
در کودکیش علم لدن با لبن آمد
سرچشمۀ هر علم بود در همه ادیان
صد موسی و عیسی به درش حلقه زن آمد
در عالم لاهوت همه خرم و خندان
در عالم ناسوت شهی مؤتمن آمد
حوران بهشتی همه اندر لب کوثر
لبها چو رطب خنده کنان بوسه زن آمد
در باغ گل و لاله و هم سنبل و نرگس
در شوق که چون بلبل شیرین سخن آمد
قمری به غزل خوانی و تیهو به ترانه
دراج، هما، کبک، به دشت و دمن آمد
هدهد دهد این مژده به سیمرغ که امروز
از جانب حق بلبل حق در چمن آمد
بنگر که جهان از قدمش گشته گلستان
گلها همه سرسبز چو با پیرهن آمد
کن فخر تو "رونیزی" از این بلبل زهرا
کز طالع رویش قلمت در سخن آمد
گویم ز حسن جد غریبش که چه ها شد
از زهر جفا او جگرش در لگن آمد
فرمود به زینب که ایا خواهر زارم
بس جور و جفاها به من از سوی زن آمد
برگو به حسینم که بیاید به بر من
کز آمدنش گو که مرا جان به تن آمد
آمد چو حسین دید حسن گفت که امروز
ای جان برادر همه غمها به من آمد
زن بر سر و بر سینه تو "رونیزی" دل خون
زان ظلم که از جعده به جان حسن آمد
افسوس که در کرببلا زینب محزون
بالین حسین آن شه گلگون کفن آمد
گفتا که برادر به سوی شام روانم
جانم به لبم بی تو چو شاه زمن آمد
گه بهر علمدار و علی اکبر و یاران
گویم که چه بر اصغر سیمین بدن آمد
هر لحظه ببار اشک تو "رونیزی" از این غم
زان جور که بر قاسم گل پیرهن آمد
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۰/۰۹