میلاد حضرت ابا صالح المهدی عج

میلاد حضرت ابا صالح المهدی عج

مژده ای یاران که اینک نیمۀ شعبان رسید

در گلستان حقیقت باد نوروزی وزید

ابر رحمت آمد و یکسر جهان شد لاله زار

ژاله ها از لطف حق بر لاله ها هر دم چکید

گشته میلاد ولی مطلق پروردگار

ساکنان عالم لاهوت گویند این نوید

البشارة البشارة ای گروه خاکیان

نور حق شد جلوه گر در سامرا شد روز عید

وه چو مولودی که میکالش بود چون خادمان

وه چو نوزادی که غلمان لب به دندان می گزید

والضحی رو هل اتی خو بازوانش دست حق

آفرین صد مرحبا بر آن که او را آفرید

مات و حیرانم چه گویم ای گل سیمین عذار

عالم ملک و ملائک هست او را زر خرید

کی تواند مدح او قرآن به وصف آورده است

کوثر و والعصر و تین از سوی خلاق مجید

گردش خورشید و ماه و نُه فلک در هر زمان

بهر مقصد در مدار لطف او باید تنید

بادبان کشتی نوح است بَرداً بر خلیل

موسی اندر کوه طورش می رسد همچون عبید

آن دم عیسی مسیح و نطق در گهواره اش

بود از نطق و بیان او که مریم می شنید

بین که در دشت ختن از آهوان مشک فام

نرگس و نسرین و یاس و یاسمن با هم چمید

مورد تقدیر حق شد نرجس نرگس نما

چون که در دامان او اصل امامت شد پدید

مادر گیتی نزاید همچو فرزندی چو او

خار در چشمان خصم بد منش هر دم خلید

طوطی و طاووس و هدهد در گلستان اِرم

کبک و دراج و هما آیند از راه بعید

از ظهورش می شود اسلام فردوس برین

پشت هر مستکبری از غصه می باید خمید

الله الله پیک یزدان نغمه ها دارد به سر

مژده ای مستضعفان اینک کلام حق رسید

کهکشان ها ثابت و سیار در هر آسمان

از وجود لطف او هر یک به جایش آرمید

عمه اش آورد او را نزد بابش عسکری

همچو گل بویید و بوسیدش که چون جان پرورید

گفت یا رب حفظ فرما این گل خندان من

تا کند اجرا سراسر حکم قرآن مجید

لیک اندر کربلا اصغر به روی دست باب

تیر بر حلق شریفش آمد و یکسر برید

شه بگقتا بارالها چون بود در راه تو

راضیم زینب اسیر و اکبر و اصغر شهید

هست "رونیزی" چو کلبی بر درش با صد امید

آمده همچون غلامان، رو سیه، مویی سفید

 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....