میلاد مجتبی حسن ع، کریم اهل بیت
میلاد مجتبی حسن ع، کریم اهل بیت
سبط اول شاه دوم خسرو دنیا و دین
بلبل گلزار زهرا سرور اهل یقین
نیمۀ ماه مبارک جلوه گر شد نور حق
خرم و خوشحال و خندان شد امیرالمؤمنین
گفت این نور دوچشمانم بود اندر جهان
چون که میباشد پس از من او وصی و جانشین
احمدش گفتا که باشد سید اهل بهشت
منکر او میشود اندر جهنم خالدین
گشت بلبل چهچه زن در گلستان از بوی او
از خجالت سر فرو در جیب خود شد نسترین
لاله و ریحان و سنبل جملگی اندر نشاط
ژاله می ریزد دمادم از کرم بر یاسمین
شبنم رویش اگر یک قطره بر عالم چکد
جملگی گردد هزاران به ز فردوس برین
دامن زهرا مبارک بود و شد از این پسر
تاج کرمنا به دامانش بیامد همقرین
عالم امکان سراسر چون غلامی بر درش
خادم درگاه او باشد چنان روح الامین
صدهزاران آدم و نوحش غلام زرخرید
جمله میمالند بر خاک قدوم او جبین
گر خلیل و هم کلیم آید ببیند شوکتش
خود کند تصدیق کو باشد غلام کمترین
یوسف صدیق اگر بیند جمال او دمی
دمبدم بر مجتبی گوید هزاران آفرین
من نمیدانم چه گویم زان جمال دلفریب
اینقدر گویم خجل خورشید شد از این جبین
لیک با این منزلت آن خسرو کون و مکان
عاقبت مسموم گردید از جفای مشرکین
نیمه شب زینب به بالینش بیامد گفت او
از چه ای جان برادر گشته ای زار و غمین
گفت خواهر رو حسینم را بیاور در برم
گو بیا جان برادر حال زار من ببین
خسرو گلگون کفن آمد حضور مجتبی
دید می پیچد به خود آن زادۀ حبل المتین
عر عرض کرد ای جان من حالت دگرگون گو ز چیست
گفت جانا وعدۀ دیدار شد در واپسین
سرور دین خسرو لب تشنگان در کربلا
دید عباسش به خون غلطان فتاده بر زمین
گفت ای جان برادر پشتم از داغت شکست
من شدم بعد از تو جانا بی کس و یار و معین
خیز از جا و بیا یکدم بسوی خیمه گاه
العطش دارند یکسر کودکان نازنین
ای سگ درگاه شاه کربلا "رونیزیا"
گو که شد پامال جسم قاسم محنت قرین
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۰/۰۲