شهادت مولا علی علیه السلام
شهادت مولا علی علیه السلام
علی چون سوی مسجد شد شتابان
زمین و آسمان گردید لرزان
به محراب عبادت غرق خون شد
که گویا عرش اعظم واژگون شد
چو آمد مجتبی با شاه خوبان
برهنه پا و سر با آه و افغان
پدر را دید در خون گشته غلطان
همی گوید شدم آسوده از جان
بگفتا آن زمان با نور عینش
غریب نینوا یعنی حسینش
حسین جان گریه کمتر کن برایم
من از بهر تو در شور و نوایم
به دور بسترم بر سر زنانی
ولی در کربلا تنها بمانی
اگر من زخم یک شمشیر دارم
بجای آب خوردن شیر دارم
تو اندر کربلا ای نور چشمان
بمانی تشنه لب اندر بیابان
من اندر بسترم امروز راحت
ولی باشد تن تو پر جراحت
تو بر بالین من در آه و زاری
ولی در کربلا یاور نداری
مرا یاران بود هر لحظه بر سر
تو اندر قتلگه با شمر کافر
کفن دارم من اندر وقت مردن
توئی عریان به وقت جان سپردن
تن من سالم و بی باک باشد
تن تو از جفا صد چاک باشد
مرا غسل و کفن باشد مهیا
تو بی غسل و کفن مانی به صحرا
بگو زینب نماید گریه کمتر
گذارد گریه را از بهر اکبر
بزن "رونیزیا" هر دم تو بر سر
ز داغ اکبر و شهزاده اصغر
یا
ز داغ قاسم و عباس و اکبر
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۰/۰۲