میلاد امام زمان عج ادرکنی***********

 میلاد امام زمان عج ادرکنی

در پس پرده برون گشت مه تابانی

عالم کون و مکان یکسره شد نورانی

 

قمریان در طرب و غنچه کند طنازی

بلبلان چهچه زنان گشته به هر بستانی

 

باغبان را تو بگو شاد که آمد امروز

در گلستان حقیقت چو گل خندانی

 

سوسن و نسترن و سنبل و نرگس همگی

مانده از بوی خوشش مات به سرگردانی

 

مه و خورشید و کواکب همه از نور رخش

هر یکی سر به گریبان شده از حیرانی

 

نُه سپهر و فلک و ثابت و سیار تمام

بلکه لوح و قلم و عرش که شد فوقانی

 

همه از بهر وجود گل نرگس می بود

تا که امروز شود عالم دل روحانی

 

سامرا گشته فزونتر ز گلستان ارم

جلوه گر آمده طاووس به خوش الحانی

 

ساقیا می ده و لبریز نما صهبا را

تا شوم مست و کنم مدح گل و ریحانی

 

نور چشمان نبی و سبط علی پور حسین

کرده امروز جهان را همه چون بستانی

 

عالم ملک و ملک بر در او همچو غلام

والضحی رو و دو گیسو چو شب ظلمانی

 

گفته خلاق حمیدش که توئی قائم دین

عدل سرتاسر دنیا بزند جولانی

 

آرزوی تو مرا کرده ز غم زار و حقیر

من ندانم که کجائی ز چه رو پنهانی

 

تا کنم جان به فدای تو اَیا بدر منیر

جلوه گر شو تو دمی ای ولی سبحانی

 

ای که در عالم امکان نبود غیر تو کس

تا شود واسطۀ فیض به هر جانانی

 

گر نبودی تو در آن روز نمیشد آدم

از گنه پاک که گردد پدر انسانی

 

نظر لطف تو بر نوح نبی گر نبود

به یقین کشتی او بود ز غم طوفانی

 

پور آذر که بیفتاد به آذر آن روز

گر ولای تو نبودش نشدی نورانی

 

دید موسی چو یکی شعلۀ نوری بر طور

گشت بیهوش و فتاد همچو تن بی جانی

 

بر در جود تو شاها چو هزاران حاتم

همه هستند گدای تو به سرگردانی

 

گر بیائی و عدالت کنی ای شاه جهان

هست کسری ز تو و عدل تو در حیرانی

 

لطف فرما و کرم کن بنما جلوه گری

بین تو در کرببلا تشنه لب عطشانی

 

خسرو تشنه لبان آمده در کرببلا

داده هفتاد و دو تن بهر خدا قربانی

 

بی کس و یار و علمدار در آن دشت بلا

بهر آن نوگل زهرا بشود بارانی

 

زینبش گشته پریشان ز غم دربدری

کودکانش همه فریاد ز بی سامانی

 

سگ درگاه تو مداح شده "رونیزی"

لیک دارد به دلش بهر حسین افغانی

 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....