بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله و ذریته

تحفةالزهراء سلام الله علیها

اشعار توحیدی و اهلبیتی ع

بایگانی

میلاد حضرت اباعبدالله علیه السلام

پنجشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۷، ۰۲:۴۷ ب.ظ

میلاد حضرت اباعبدالله علیه السلام


ایدل بهار آمد و هنگام لاله زار

بلبل بزن تو چهچه به هر برگ و شاخسار

 

سوسن به جلوه آمد و نرگس شکفته شد

گردید کوه و دشت و دمن جمله مرغزار

 

سنبل بگو بنفش شود جلوه گر دمی

ای نسترن بیا تو ببین لاله داغدار

 

طوطی سخنوری کن و بنگر که قمریان

در نغمه و سرود یکایک چنان هزار

 

امروز گشته عالم امکان چو گلستان

مرآت ذات پاک خدا گشت آشکار

 

باشد تولد شه گلگون قبا حسین

آن یکه تاز صحنۀ هر دشت و کارزار

 

فریاد رس به فطرس و مولای جبرئیل

دست خدا و مظهر خلاق کردگار

 

خورشید منفعل شده از نور روی او

از سیر باز ماند و فروشد به کوهسار

 

آدم یکی چو حلقه بگوش درش بود

نوحش چو خواند کشتی او رفت در کنار

 

اندر میان آتش نمرودیان خلیل

شد ملتجا به دامن این دُر شاهوار

 

گر در الست عهد شهادت نبسته بود

باید ذبیح ذبح شود در بنای یار

 

موسی به کوه طور و مسیحا به مهد ذر

بودند خادمان در این بزرگوار

 

در قعر چاه یوسف صدیق چون فتاد

نور حسین بداد نجاتش به روزگار

 

ورنه به مصر و خلوت آن یار دلفریب

می گشت تا به روز قیامت ذلیل و خوار

 

یونس که ماند در شکم ماهی آنچنان

بود از وجود این گل بستان کردگار

 

غلمان و حور در لب کوثر کشیده صف

شادی کنان و چهچه زنان جمله چون هزار

 

بهر وجود بلبل گلزار مرتضی

مواج گشت کوثر و سربسته گشت نار

 

این شاخ نو رسیده که آمد به بوستان

چون گلبنی که میوه دهد قبل از بهار

 

هر گلبنی که روی جهان دیده میشود

اول کند بهار و پس آنگه رسد به بار

 

لیکن درخت سبز حسینی چو سبز شد

پر میوه بود در بر هر مست و هوشیار

 

قرآن نموده وصف جمال و جلال او

رنج عظیم خواند خدایش به روزگار

 

در مدح او بس است که فرمود مصطفی

تو از منی و من ز تو ای شاه تاجدار

 

صدها هزار حیف که در دشت کربلا

گردید کشته تشنه لب زار و دلفگار

 

گفتا به زینبش که بیا ای اسیر غم

هستم ز بهر مادر خود چشم انتظار

 

خواهر برو به خیمه بگو تا که عابدین

جان عزیز من تو بیا سوی کارزار

 

زینب به سوی خیمه روان شد به چشم تر

میگفت و میگریست چنان ابر در بهار

 

"رونیزیا" توئی سگ درگاه شاه دین

در گوشه ای نشین و دمی اشک غم ببار


 
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

  • ... دوستی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی