آخرین کلام ریحانة النبی س با زینب کبری س
آخرین کلام ریحانة النبی س با زینب کبری س
به زینب گفت زهرا با دل زار
بیا بنشین برم ای ماه رخسار
زنم شانه به گیسوی تو مادر
که بعد از من تو میگردی مکدر
وصیت میکنم ای جان مادر
پس از من شو پرستار برادر
چو بینی مجتبی را دلشکسته
تسلی ده به آن ای زار و خسته
به کلثوم عزیزم مادری کن
به بابایت علی غم پروری کن
خصوصاً بر حسین نازنینم
به دشت کربلا ای دل غنینم
چه گویم از جفای قوم کافر
شکسته پهلویم از ضربۀ در
به بازویم چو آمد تازیانه
شدم چون بلبل بی آشیانه
تو هم چون من شوی روزی گرفتار
ز ظلم و کینۀ قوم ستمکار
روی در کوفه و شام و خرابه
به همراه تو لیلی با ربابه
حسینم را چو بینی غرق در خون
شوی حیران در آن صحرا چو مجنون
من از این زندگی از عمر سیرم
غم تو در جوانی کرده پیرم
تو میبینی حسین را زار و نالان
شوی از داغ او زار و پریشان
دمادم بوسه زن مادر به رویش
ببوس از مرحمت زیر گلویش
چو عباس جوانم کشته گردد
به خاک و خون خود آغشته گردد
علی اکبر جدا گردد ز لیلا
تن قاسم شود پامال اعدا
علی اصغر شود از تیر پیکان
گلویش پاره از ظلم فراوان
تو ای زینب شوی محزون و مضطر
ز جور شمر و بن سعد ستمگر
من از این زندگی هر لحظه سیرم
غم تو در جوانی کرده پیرم
زنم شانه به گیسوی تو مادر
که میگردی پس از من خوار و مضطر
به جای من تو او را یار می باش
به اطفالش همی غمخوار می باش
تو "رونیزی" سگ کوی حسینی
دمادم در فغان و شور و شینی
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۰۹/۲۶