یا صاحب الامر عج************* مخمس به غزل حافظ

یا صاحب الامر عج************* مخمس به غزل حافظ

گشته طوبی منفعل از قامت رعنای تو

حور و غلمان شد خجل از صورت زیبای تو

بلبل سرگشته باشد واله و شیدای تو

ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو

زینت و تاج و نگین از گوهر والای تو

 

لاله و ریحان و نرگس وه چه بوئی میدهد

شبنم رویت چمن را رنگ و بوئی میدهد

بخت بیدار از وصالت جستجوئی میدهد

آفتاب فتح را هر دم طلوعی میدهد

از کلاه خسروی رخسار مه سیمای تو

 

عالم لاهوت و ناسوت از وجودت قائم است

صدهزاران همچو جبریل امینَت خادم است

بر درت شاها چو دربانی خلیل و آدم است

گرچه خورشید و فلک چشم و چراغ عالم است

روشنائی بخش چشم اوست خاک پای تو

 

عالم کون و مکان اندر حضورت بنده وار

بهر فرمان حاضر و آماده و خدمتگزار

هستی عالم بود از لطف تو ای تاجدار

آنچه اسکندر طلب کرد و ندادش روزگار

جرعه ای بود از زلال جام جان افزای تو

 

ای ولی عصر ای پور علی مرتضی

صاحب تیغ دو سر ای مظهر لطف خدا

دوستان در انتظارت ای گل عالم ربا

جلوه گاه طائر اقبال گردد هر کجا

سایه اندازد همای چتر گردون سای تو

 

شو برون از پرده و شمشیر برکش از غلاف

تا بلرزد جسم چون سیمرغ اندر کوه قاف

گر نیائی حرف باطل گشته حق اندر مصاف

از رسوم شرع و حکمت با هزاران اختلاف

نکته ای هرگز نشد فوت از دل دانای تو

 

گر ز بستان برف و باران با ملاحت میچکد

ژاله ها بر لاله ها بهر ضیافت میچکد

عود و صندل مشک و عنبر با صباحت میچکد

آب حیوانش ز منقار بلاغت میچکد

طوطی خوش لهجه یعنی کلک شکرخای تو

 

بی صفای روی تو در باغ سرو و کاج نیست

نرگس شهلا و سنبل فارغ از تاراج نیست

گر نباشد خاک پایت خسروان را تاج نیست

عرض حاجت در حریم حضرتت محتاج نیست

راز کس مخفی نماند با فروغ رای تو

 

روز و شب "رونیزی" از غم نوحه خوانی میکند

بر شه لب تشنگان آه و فغانی میکند

از ولایت هر زمان آغاز جانی میکند

خسروا پیرانه سر حافظ جوانی میکند

بر امید عفو جان بخش و گنه فرسای تو

 

گویم اینک از علی اکبر جوان مه لقا

گفت ای جان پدر این لحظه از لطف و وفا

رخصتم ده تا روم بابا کنم جان را فدا

در جوابش گفت شه کِای اکبر گلگون قبا

گر تو رفتی چون کند از بی کسی لیلای تو

 

گفت شاها خواهرم از تشنگی دارد فغان

اصغرم در دامن مادر بود در الامان

مادر بیچاره اش باشد ز غم زاری کنان

گر دهی اذنم روم ایندم به سوی کوفیان

آورم آب از برای اصغر شهلای تو

 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....