اَشبه الناّس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً بِرسول الله ص ، حضرت علی اکبر ع
اَشبه الناّس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً بِرسول الله ص ، حضرت علی اکبر ع
گفت اکبر با شه گلگون کفن
کِای پدر جان رحم کن بر حال من
آمده گرگ اجل اندر برم
گو نباشد انتظارم مادرم
گر نیائی بر سرم بار دگر
میشوم از دوریت خونین جگر
من شدم قربانی راه خدا
میروم اندر حضور مصطفی
جام آبی حضرت خیرالبشر
داد بر دستم مخور غم ای پدر
جام دیگر بهر تو آماده است
حضرت روح الامین دارد به سر
یکدمی خود را به بالینم رسان
تا به دامانت کنم تسلیم جان
از جفای کوفیان بی حیا
گشتم ای بابا بسی غم مبتلا
شه صدای نوجوان را چون شنید
همچو صیاد از پی صیدش دوید
دید جسم نازنینش روی خاک
همچو مه افتاده اما چاک چاک
شد پیاده آن شه بحر وجود
همچنان گوئی که آمد در سجود
چون گلی در بر گرفتش آن زمان
گفت از داغ تو گشتم ناتوان
رفتی و آسوده گشتی ای پسر
لیک لیلا شد ز مرگت دربدر
خواهرانت منتظر از بهر آب
جملگی از هجر رویت دل کباب
خیز یکبار دگر ای نوجوان
بین که بابت گشته در آه و فغان
ناگهان آن خسرو کون و مکان
دید اکبر رفت از دار جهان
ای سگ درگاه شاه کربلا
زن به سر "رونیزی" غم مبتلا
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۰۹/۲۴