بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله و ذریته

تحفةالزهراء سلام الله علیها

اشعار توحیدی و اهلبیتی ع

بایگانی

****یا اباصالح مددی *****

پنجشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۷، ۰۱:۱۰ ب.ظ

****یا اباصالح مددی *****


میلاد پور عسکری آمد برای دلبری

آن دلبر بِه از پری شد جلوه گر چون مشتری

 

میلاد پور عسکری از بطن دخت قیصری

رعنا گل مه پیکری شد جلوه گر در اختری

 

ساقی بده یک جام می مطرب بزن آواز نی

بلبل تو شیدا تا به کی آمد گل نیلوفری

 

قمری بخوان در لاله زار چون کبک اندر کوهسار

طوطی بیا در مرغزار بنگر لبان شکری

 

تیهو تو در دشت و دمن دراج شو فریاد زن

 برگو کبوتر با زَغَن آیند در صورتگری

 

سرو و صنوبر جملگی بر سر طریق بندگی

گویند در پایندگی مائیم در افسونگری

 

گردید عالم گلستان بلبل بیا در بوستان

بنگر تمام دوستان بر دست هر یک احمری

 

غلمان و حور اندر جنان در شادی و بر کف زنان

مولود شاه انس و جان شد موسم غارتگری

 

خورشید از رویش خجل باشد قمر بس منفعل

شد مشتری پایش به گِل از آن جمال داوری

 

آدم  یکی دربان او نوح است در طوفان او

الیاس دریابان او خضرش بود چون نوکری

 

آمد خلیلش در منا فرزند خود سازد فدا

تسلیم شد آن با وفا از نور او شد رهبری

 

موسی به کوه طور او در شعله های نور او

 افتاد و شد رنجور او با نعمت پیغمبری

 

عیسی که اندر مهد زر گفتا سخن چون نیشکر

 بود از وجود این گهر گردید از تهمت بری

 

آن حشمت و جاه و جلال یوسف به آن حسن و جمال

بر درگهش همچون بلال شد مفتخر بر نوکری

 

ای دل ببین بار دگر شد مظهر حق جلوه گر

در سامرا میکن گذر شاید که او را بنگری

 

سبط نبی مصطفی پور علی مرتضی

ای نوگل باغ هدی عرش خدا را زیوری

 

مسرور باشد فاطمه چون ظلم شد در خاتمه

آفاق شد پر واهمه آمد چو پور عسکری

 

ای صاحب دنیا و دین قرآن ز دست مشرکین

دارد شکایت پیش از این گوید بیا کن یاوری

 

بر دشمنان اقبال شد حکم خدا پامال شد

دستور اضمحلال شد معروف گشته منکری

 

امروز منکر جلوه گر گردیده در خلق بشر

بهر خدا یکدم نظر از هر نکو نیکوتری

 

این مردم بی روح و جان این مکر خیل بابیان

از هر دو بدتر صوفیان بنگر تو دین قلدری

 

نی اغنیا بر مفلسان نی یاوری بر بیکسان

برکن تو این خار و خسان با ذوالفقار حیدری

 

 شاها بیا در کربلا بنگر به صد شور و نوا

آن زینب غم مبتلا در گفتگو با دختری

 

گوید که ای نور دو عین ای نور چشمان حسین

این وادی پر شور و شین ما را نباشد یاوری

 

شد کشته عون و جعفر و عباس میر لشکرم

هم اکبرم هم اصغرم هم قاسم سیمین بری

 

گفتا سکینه با فغان برگو چه سازم عمه جان

من با علیل ناتوان گردیده از غم بستری

 

گفتی ثنای شاه دین "رونیزی" از راه یقین

می دان که روز واپسین مهدی نماید سروری


 
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

  • ... دوستی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی