شهادت موسی ابن جعفر ع****

شهادت موسی ابن جعفر ع****

عالم ملک و ملائک جملگی حیران بود

 از غم موسی ابن جعفر زار و سرگردان بود

 

جامۀ نیلی به بر کردند جمله انبیا

خاتم پیغمبران اندر جنان گریان بود

 

زهر هارون ستمگر کرد عالم را تباه

آتش جور و جفایش در جهان سوزان بود

 

چارده سالش به زندان روز و شب کارش فغان

کِای خداوندا نجاتم پیش تو آسان بود

 

دخترم معصومه نبود در بَرَم زاری کند

اهل بیتم در مدینه جمله در افغان بود

 

کو رضا تا بر سرم آید ببینم روی او

 در دم آخر به عالم آرزویم آن بود

 

ناگهان آمد رضا و گفت بابا السلام

آمدم جان پدر جانم تو را قربان بود

 

همچو بلبل نوگل خود را به بر بگرفت و گفت

 کِای عزیزم عمر بابایت دگر پایان بود

 

آمدی خوش ای گل نسرین عذار اندر برم

 بین مرا بابا مکان در کنج این زندان بود

 

کن حلالم ای عزیزم میروم من از جهان

کن پرستاری به اطفالم تو را تا جان بود

 

جانشین من تویی ای نور چشمان ترم

امر از خلاق عالم قادر سبحان بود

 

آنزمان خاموش گشت و همچو بلبل لب ببست

در عزایش سینه زن جن و ملک یکسان بود

 

گویم اینک از شه گلگون کفن در کربلا

بر سر بالین اکبر آن گل خندان بود

 

گفت بابا رفتی و باب تو شد بی غمگسار

اندر این دشت بلا امروز سرگردان بود

 

گو پس از مرگت چه سازم ای گل گلزار من

گلشنم یکسر خزان از ظلم بی پایان بود

 

کودکان در انتظارت ای جوان نازنین

از برای جرعه آبی العطش گویان بود

 

خیز یکبار و بیا بابا ، بیا در خیمه گاه

مادرت لیلا ز هجرت دمبدم نالان بود

 

هست"رونیزی" سگی بر آستان اهلبیت

افتخارش در جهان از خسرو خوبان بود

 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....