بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله و ذریته

تحفةالزهراء سلام الله علیها

اشعار توحیدی و اهلبیتی ع

بایگانی

میلاد مهدی موعود عج عزیز زهرا س


مژده یاران شد بهار اندر بهار

گشت باطل مضمحل حق آشکار

 

ساقیا می ده بنوشم لاتخف

تا شوم مست و بگویم یا نگار

 

آمدی خوش ای گل سیمین بدن

مهدی زهرا علی را یادگار

 

سبط احمد ای شه ثانی عشر

مظهر حق حجت پروردگار

 

چون طلوع نیمۀ شعبان رسید

شد طلوع روی تو ای شهریار

 

عرش و فرش و عالم ملک و ملک

بر سر خوان تو باشد ریزه خوار

 

آدم و نوح و خلیل و هم کلیم

خضر و الیاس و شعیب نامدار

 

بر سر کوی تو بهر دیدنت

ایستاده روز و شب در انتظار

 

آفرین بر نرجس نرگس  نما

مرحبا بر عسکری آن تاجدار

 

ای ولی مطلق حق نور حق

هر کجا باشی تو آنجا لاله زار

 

نِه قدم بر دیدگانم از کرم

تا شوم  قربان خاک پای یار

 

مات و حیرانم کنم چون وصف تو

چون که مداح تو باشد کردگار

 

وصف روی گلرخان خوبان کنند

من به گلزار تو هستم همچو خار

 

خامه سرگردان که چون سازد رقم

عقل حیران تا کند چون وصف یار

 

ماه شعبان جلوه گر شد نور حق

همچو بلبل چهچه زن بر شاخسار

 

سه و چار و پنجم و هم ده و پنج

نور باران شد ز لطف کردگار

 

طوطی و طاووس و هدهد با هما

جمله شد در گلشن حق رهسپار

 

نرگس و نسرین و یاس و یاسمن

قمریان شد نغمه خوان همچون هزار

 

در بهاران غنچه پیراهن درید

شبنم آمد برد از سوسن غبار

 

آهوان در دشت و صحرای ختن

کبک با آواز خوش در کوهسار

 

ای گل من ای مه من روح من

بهر دیدار توام در انتظار

 

همچو جان در مردمی با مردمی

لیک در چشمان مایی استتار

 

نیست قابل دیده بشناسد تو را

جز که خود لطفی کنی صدیق وار

 

والضحی رو هل اتی خو ابرویت

قبلۀ حاجات ای زیبا نگار

 

فوق ایدیهم بود بازوی تو

چون که باشد در ید تو ذوالفقار

 

پرچم نصرت بود بر دوش تو

حق نگهدار تو در هر گیر و دار

 

لطف کن ای مظهر قهر خدا

دشمنان دین حق کن تار و مار

 

شو برون از پردۀ غیبت کنون

تا کند صدام خود را انتحار

 

کرده ایران سرزمینی پر ز خون

از بسیج و ارتش و هم پاسدار

 

لحظه ای بنگر تو بر رزمندگان

بالاخص روح خدا پیر جمار

 

هست "رونیزی" چو کلب درگهت

دمبدم بر لطف تو امیدوار

 

وقت رحلت کن به بالینم گذر

تا که راحت جان کنم تسلیم یار

 

کن گذر شاها ولی در کربلا

بین حسین و زینبت بی غمگسار

 

دست عباسش جدا شد از بدن

فرق اکبر شد دوتا در آن دیار

 

قاسمش گردید همچون طوطیا

کودکانش از عطش در احتضار

 

عابدینش با غل و زنجیر کین

اهل بیتش چون اسیر زنگبار

 

کلب درگاه علی "رونیزیا"

خون ببار از دیدگان چون ابربهار


 
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

   ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

  • ... دوستی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی