دامان سحر، امام رئوف امام رضا ع در ورود به مشهد*****
دامان سحر، امام رئوف امام رضا ع در ورود به مشهد*****
صبح امید دمید از رخ تابان سحر
ز قفس گشت برون بلبل خوشخوان سحر
زین گل رسته و وارسته و خندان سحر
سبز شد مزرعۀ نور ز یاران سحر
خوش بود چیدن از این مزرعه ریحان سحر
مژده یاران که بهار آمد و نوروز رسید
طوطی و هدهد و سیمرغ و جرس داد نوید
عالم ملک و ملک در طرب و ساز چو عید
مرگ خواب از افق ناز به خورشید دمید
خون بیداری خورشید به شیران سحر
خوشدلم زانکه مرا هست به سر تاج سپهر
غافل از اینکه شدم مورد تاراج سپهر
هست این قدرت حق نی بوَدش عاج سپهر
از دل قُلزُم خضرایی مواج سپهر
جوش زد شاخۀ روحانی بر جان سحر
گفت مذنب که جهان سرخ و سپید آمد و سبز
فرودین وه چو عیان سرخ و سپید آمد و سبز
بر ضعیفان همگان سرخ و سپید آمد و سبز
زنگ تاریک زمان سرخ و سپید آمد و سبز
زد چو خورشید علَم بر سر ایوان سحر
(وه چه خوش گفت جمالی که سپید آمد و سبز
فرودین ماه به عالم چه رشید آمد و سبز
بر مهمات ضعیفان چو کلید آمد و سبز
رنگ تاریک زمان سرخ و شپید آمد و سبز
زد چو خورشید علم بر سر ایوان سحر)
چشم بد از رخ خوبان جهان دور بود
بارگاهش همه چون نور علی نور بود
در طواف حرمش قافلۀ حور بود
نرگس و یاسمن و لاله چو مغرور بود
نور افشان شده امروز شبستان سحر
خاک طوس از قدمش گشت چو گلزار ارم
گفت در لحظۀ آخر به همه اهل حرم
بازگشتی نبود بهر من از این سفرم
جان سپارم به غریبی ز جفا خون جگرم
یاوری نیست بجز شعلۀ سوزان سحر
لیک در کرببلا خسرو گلگون کفنان
گشت چون عازم میدان به سوی اهرمنان
گفت با زینب و کلثوم که ای غمزدگان
بنمایید پرستاری طفلان و زنان
میروم بهر شهادت به بیابان سحر
گفت "رونیزی" اگر مست شوم یا هشیار
نیست سرمایه مرا خود بنمایم اقرار
باید از ذوق ادیبان بشوم برخوردار
ورنه تا روز ابد هست مرا حسرت یار
گو زدم روز ازل دست به دامان سحر
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۰۹/۱۷