یا صاحب الامر عجل لنا ظهورک *********************
یا صاحب الامر عجل لنا ظهورک *********
بگذار تا بنالم در ناله ام اثر هست
معشوق را تو برگو عاشق به پشت در هست
در نیمه شب بنالم تا یارم از ره لطف
گوید بیا و بنگر شام تو را سحر هست
ای خالق جلیلم من بنده ای ذلیلم
آوازۀ گناهم در کوه و در کمر هست
رفتم به درگه دوست دیدم چو من فراوان
پرسیدم از یکی گفت اینجا بسی خبر هست
اما نه جای هر کس باشد که راه یابد
پرهیزکار باید کز دلبرش نظر هست
گفتم بگو تو جانا این از کجا گرفتی
گفت از کتابت حق گر هادی بشر هست
گفتم کدام آیه گفت آیۀ کرامت
رو کن تلاوت ایندم در عهده ات اگر هست
گر نیست پیش اهلش پرسش کن و عمل کن
تا رستگار گردی پیش تو گر خطرهست
گفتم بگو که اهلش کی باشد و کجا هست
تا سرسپرده گردم گر بینمش نظر هست
گفتا علی و آلش باشند رهنمایان
یعنی ولای آنان بر هر خطر سپر هست
گفتم ولای اینها تنها مراست کافی؟
گفتا مگو که دلبر زین حرف در حذر هست
اول پرستش حق دوم نبوت عام
سوم معاد کبری چون آخرین سفر هست
وانگه بدان علی را بعد از نبی خاتم
بر ماسَوی فزونتر از هر چه خشک و تر هست
امروز جانشینش فرزند عسکری کو
باشد مؤیّد حق همراه با ظفر هست
بر آستان او رُو یک گام تا ببینی
جن و ملک تمامی خاک درش به سر هست
اما که خاک نبود این کیمیای کمیاب
بر چشم حور و غلمان چون کُحل در بصر هست
بر استان قدسش آدم بود غلامی
نوح و خلیل و یعقوب دربانیش به در هست
موسی به کوه طورش بیند چو نور رویش
گوید که بارالها این چیست در شجر هست
صدیق با جمالش پیش جمال این شه
چون زرخرید دائم در کوی و در گذر هست
نور جمال او را خورشید گر ببیند
افتد به سجده گوید این نور دادگر هست
والشمس روی نیکش والیل تار مویش
دَه تاج اَینمایش از سوی حق به سر هست
طه نسب به قرآن یس لقب به فرمان
نام شریف آن شه مولای منتظَر هست
هرگاه لب گشاید گلها تمام خندان
هر گه که لب ببندد چون اول قمر هست
ای خسرو فلک جاه عجل علی ظهورک
بنگر که دین احمد در ورطۀ خطر هست
تا کی در انتظارت بنشینم و بنالم
بگذشت صبر از حد بس نوبت ظفر هست
نبود بجز تو شاهی از ماه تا به ماهی
بر بیکسان پناهی هر جا که مستقر هست
عباس را تو بنگر کز بهر تشنه کامان
بر دوش مشک آبش لب خشک و دیده تر هست
والشمس روی خوبش والیل تار مویش
او تاج اََینمایش از سوی حق به سر هست
سرو و گل و ریاحین در بوستان حسنش
شمشاد و عود و عنبر هر لحظه در ثمر هست
اما هزار افسوس این حجت الهی
قلب مبارکش خون از دست این بشر هست
شاها ببین حسینت در کربلا قریب است
از دوری عزیزان هر لحظه نوحه گر هست
قنداقۀ علی بین چون گل به دست بابش
رأس علی اکبر در دامن پدر هست
"رونیزیا" تو برگو کِای یار مستمندان
این کلب آستانت ظل تو اش به سر هست
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
